هوا که یواش یواش تاریک میشد، مراد بلند میشد و لحاف و تشک را وسط بام پهن میکرد. روی تشک دراز میکشید و به آسمان بالای قله کوه خیره میشد. برفی روی تشک جست و خیز میکرد، بعد کنار مراد مینشست تا ستاره کوچولو در آسمان قله کوه پیدا میشد.
اپوش دیو (بهترین نویسندگان ایران)
مجموعه «بهترین نویسندگان ایران» با در کنار هم قرار دادن داستانهایی از نویسندگان تاثیرگذار و صاحبنام حوزه کودک، همراه تصویرگریهایی متناسب، مجموعهای ماندگار و خواندنی از آثار این بزرگان گرد آورده است.
گرگها گریه نمیکنند
وقتی گرگی آدم باشد و آدمی گرگ، چه میشود؟ شهاب، قهرمان رمان، مثل اسمش قطعه سنگی سرگردان میان آسمان و زمین است. پسرک گرگ میشود و با گرگها زندگی میکند. دوستانش او را نمیشناسند، اما او آنها را میشناسد. حالا شهاب، گرگی است که به ناچار با آدمهایی که دوستشان دارد، درگیر میشود.
هوشنگشاه و خزروان دیو
به یاد داشته باشیم، هر قوم و نژاد و ملت و سرزمینی از بین نمیرود مگر آنکه فرهنگ آن نابود شود. این قانون، تاریخ و سرگذشت اقوام و مردمیست که امروز تنها نامی از آنها در تاریخ مانده است. شاهنامه، شناسنامه همه قومها و نژادها و مذهبهاییست که از هزاران سال پیش در این سرزمین زندگی کردهاند. پس ایرانیان از ...
عاشق شدن پری دریایی به روایت آب
مندو ماهیگیر و صیاد مروارید است. او یکه و تنها به دریا میرود تا شاید پری دریایی را ببیند. یک روز عاقبت او را میبیند و هر دو به هم دل میبازند. ولی عشق آدم و پریها، در سرزمین آنان ممنوع است. پری و مندو چارهای جز فرار ندارند اما پریان بالاخره آنها را پیدا میکنند و پری را مجبور ...
کیخسرو و فرزند اسب
فرنگیس سرش را تاب داد. نفسی تازه کرد و زین را دو دستی به سینه فشرد. اسبش با موجها رفت. سپاهیان به رود نزدیکتر میشدند، میتاختند...
شبرنگ شیهه کشید و چون نهنگی سر از میان موج ها بیرون آورد، کیخسرو درفش کاویانی را دید. از آن سو کشتی افراسیاب و کرجیهای دور تا دور آن سراسیمه با موجها میآمدند...