مجموعه داستان داخلی

تنهاتر از ماه

هر دو خسته بودیم. هر دو گرسنه. با خشم و نفرت، یال‌های رف گرفته و دشتی را که مانند پوست خرگوش سفید بود و تپه‌های بی‌برکت و خفته در زیر پوستین برف را در می‌نوردیدیم. خاموش و بی‌صدا، او در پیش و من در پی، حرکت می‌کردیم. نه احساس سرما و نه چشم بر راه‌های کوبیده شده. رد پنجه‌های مادر، پهن و گرد و خوفناک، بر برف‌ها نقش می‌بست. رد پاهای من، اما هیچ خوفی بر نمی‌انگیخت. انگار در دست‌ها و پاهای مادر، که با پوزه‌ سیاه و چشمان نافذ و گوش‌های حساس و تیز و دم خوابیده حرکت می‌کرد، رازی بود که جز من هر کسی معنای آنرا می‌دانست، می‌رمید. اما رد پاهای من صاف و نرم بود.

آزادمهر
9786005564310
۱۳۹۰
۱۲۸ صفحه
۴۶۰ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های منصور یاقوتی
چشم هیچکاک
چشم هیچکاک مرد عینکی لاغری کنار گوری نشسته بود. دسته سمت چپ عینکش شکسته شده و با نوار چسب سرهم‌بندی شده بود. مردی محجوب و متواضع بود. کتابی در دستش بود که روی جلد آن نقاشی ایرانی تصویری از یک بوف کور کشیده بود. مرد داشت صفحه نخست کتاب را زمزمه می‌کرد: در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته ...
خرچنگ بلند پرواز
خرچنگ بلند پرواز مجموعه «بهترین نویسندگان ایران»، با در کنار هم قرار دادن داستان‌هایی از نویسندگان تاثیرگذار و صاحب نام حوزه کودک، همراه تصویرگری‌هایی متناسب، مجموعه‌ای ماندگار و قابل مطالعه از آثار این بزرگان گردآورده است. خرچنگ بلندپرواز داستانی است آموزنده و تاثیرگذار از «منصور یاقوتی» با تصویرگری خاص و دلنشین «نفیسه شهدادی».
بن‌بست
بن‌بست ... ـ اقرار می‌کنید که مامور را حین انجام وظیفه خلع سلاح کرده و او را کتک زده‌اید؟ ـ اقرار می‌کنم، او هم مرا کتک زد و دندانم را شکست. ـ بسیار خوب! سلاح ژ3 را با یک خشاب فشنگ چکار کرده‌اید؟ ـ یاغی رامیار از من دزدید. ـ یاغی رامیار کجاست؟ ـ تو کوه‌ها. ـ کدام کوه؟ ـ نمی‌دانم. ـ از کی یاغی رامیار را می‌شناسی؟ ـ نمی‌دانم. ـ یعنی ...
آتش و آواز
آتش و آواز
مشاهده تمام رمان های منصور یاقوتی
مجموعه‌ها