مرفی
خورشید بیآنکه چاره دیگری داشته باشد، بر همان چیزهای قدیمی میتابید. مرفی، مثل کسی که پنداری آزاد بود، در دخمهای در وست برامپتن، خارج از نوررس نشسته بود. او اینجا در قفسی جمع و جور و شمالی ـ غربی که چشماندازی یکپارچه به قفسهای جمع و جور و جنوبی ـ شرقی داشت، حدودا شش ماه آزگار خورده و نوشیده و ...
مجموعه آثار نمایشی بکت (نمایشنامه)
این مجموعه جمعآوری اکثر نمایشنامههای بکت است از جمله، در انتظار گودو، آخر بازی، آمد و رفت، فیلم، همه افتادگان، فاجعه، نه من و... میباشد.
مرسیه و کامیه
سفر مرسیه و کامیه را اگر بخواهم میتوانم تعریف کنم، چون تمام مدت با آنها بودم.
سفری که بدون دریاها و بدون گذشت از مرزها، از میان مناطق کمتر ناهموار، هرچند در بعضی جاها بیابانی، اسباب و وسایلش به قدر کفایت ساده بود. آنها مرسیه و کامیه، در خانهشان ماندند و این شانس بسیار گرانبها را داشتند. از کماقبالی یا خوشاقبالی، ...
آخرین نوار کراپ
چه سکوت عجیبیه امشب، هر چی گوشهام رو تیز میکنم چیزی نمیشنوم. این پیرزنه خانم مک گلوم هر شب این موقع آواز میخوند. اما امشب خبری نیست. خودش میگه آوازهای زمان دختریش رو میخونه. من که نمیتونم تصور کنم زمان دختریش چه شکلی بوده، اما زن خیلی خوبیه...
گمگشتگان
اندازه بسیار متفاوت است. کوتاهترین اندازه کمتر از شش متر نیست. برخی از آنها با سراندن پایههاشان آماده استفاده شدهاند. بی هیچ نظم و ترتیبی به دیوار تکیه داده شدهاند. در عمودیترین حالت بر بلندای آخرین پله بلندترین نردبان بلندقدترین صعودکنندگان میتوانند با سر انگشتان خویش سقف را لمس کنند. ترکیبش نا آشنا تر از ترکیب دیوار و کف نیست.