عشق اول و دیگر نوشتهها
دست کم وقتی کنارش بودم، میتوانستم به چیزی غیر از او فکر کنم، به چیزهای مطمئن و قدیمی، و به این ترتیب کم کمک، مثل کسی که به قعر و اعماق چیزی فرو میرود، دیگر میتوانستم به هیچچیز فکر نکنم. و میدانستم تاوان دوری از او از دست دادن این آزادی است، آزادی برای این که به هیچ چیز فکر ...
فسهها
زمین کهن، بس است دروغ، تو را دیدهام، من بودم، با چشمهای گرسنه دیگرم، خیلی دیر است. تو با من میشوی، این تو میشود، من میشود، ما میشود، هرگز ما نبود این.
فسهها از مهمترین آثار ساموئل بکت است که بازی استادانه او با نحو برجستهاش کرده است؛ اثری در ستایش زیبایی و سترونی زبان.
چی کجا
تجربههای کوتاه فرصتی کوتاهی است برای زمانه و جامعهای که در آن کوتاهترین فرصتها و حوصلهها از آن مطالعه است. هدف از انتشار تجربههای کوتاه آن است که نسل جوان ما، ضمن آشنایی با ادبیات نمایشی و داستانی جهان، انس بیشتری با کتاب و میل فزونتری به مطالعه پیدا کند...
فیلم
این فیلمنامه تنها تلاش ساموئل بکت در عرصهی رسانه سینماست. فیلمنامه در سال 1963 نگاشته و در تابستان 1964، با کارگردانی آلن شنایدر و با نقش آفرینی باستر کیتون در شهر نیویورک به فیلم درآمد برای فیلمبرداری این فیلم ساموئل بکت خود در جولای همان سال به آمریکا سفر کرد.
این فیلم صامت است، تنها یک صدای ملایم " هیس" ...
بازی
زن 2: یه روز صبح که نشسته بودم کنار پنجره و لباسها رو بخیه میزدم، یهو پرید توی اتاق و تندی اومد طرفم. فریاد زد که دست از سرش بردار، اون مال منه. عکسهاش خیلی از قیافه خودش بهتر بودن. حالا که واسه اولین بار از نزدیک میدیدمش فهمیدم که چرا منو به اون ترجیح میداد...