رمان ایرانی

اسپیدژ

کافه همون کافه همیشگی بود، با همون عطر مست‌کننده قهوه، همون چیدمان، همون موسیقی روح‌نواز و همون اتمسفر... اما من دیگه همون آدم نبودم. به جای خالیت نگاه می‌کردم و طعم دلتنگیم برای تو به تلخی طعم قهوه شده بود...

آسیم
9789644186042
۱۳۹۴
۶۷۶ صفحه
۱۰۴۱ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های بهاره باقری
زیر سایه افرا
زیر سایه افرا «زیر سایه افرا» رمانی پرماجرا و گاه طنزآلود در مورد بهار، دختری شوخ و سرزنده است که بنابر پیشنهاد عمویش برای کار به کشور کانادا مهاجرت می‌کند و در آن‌جا با چالش‌های جدیدی مواجه می‌شود که می‌بایست خود را با آن‌ها سازگار کند. در آن میان به دنبال دوستی قدیمی نیز می‌گردد که به طور ناگهانی از زندگی‌اش خارج شده ...
توسکستان
توسکستان توسکستان رمانی پر ماجرا و گاه طنز‌آلود در مورد عشقی پرشور است. روایتی از واقعیات زندگی روزمره که در یک آژانس مسافرتی اتفاق می‌افتد. خواننده با خواندن این کتاب همراه با قهرمان‌های داستان به مکان‌های دیدنی ایران و سراسر جهان سفر می‌کند و ...
آسمان تو چه رنگ است امروز
آسمان تو چه رنگ است امروز زمانی که نه حق خواستن داری و نه یارای دل کندن و فراموش کردن، زمانی که نمی‌توانی بر عشقی نقطه پایان بگذاری، تنها راهی که برایت می‌ماند، رفتن است. رفتن به جایی که تداعی کننده خاطرات بی‌شمارت نباشد.
به قلم ماهور
به قلم ماهور -
زندگی شاید همین باشد
زندگی شاید همین باشد هی فلانی، زندگی شاید همین باشد یک فریب ساده و کوچک آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را جز برای او و جز با او نمی‌خواهی‏، من گمانم زندگی باید همین باشد...
مشاهده تمام رمان های بهاره باقری
مجموعه‌ها