مجموعه داستان خارجی

گم شدن تصویر در آینه (10 داستان از نویسندگان آلمانی زبان) مجموعه داستان

پیش‌تر به مورد معمایی لوسی اشاره کردم: او هم‌چنان کم و بیش توی کافه‌های شبانه پلاس است و مخصوصا در روزهایی که ناگزیر به شرکت در جشن خانگی است، عین دیوانه‌ها می‌شود. شلوار مخمل کبریتی و پلوور رنگارنگ می‌پوشد و با سندل راه می‌رود، موهای باشکوهش را کوتاه کرده تا بی دردسر، به فرم «کلووش» دور سرش آویزان باشد، مدی که تازگی شنیده‌ام اسمش «پونی» است و مدتی پیش، مدرن به حساب می‌آمد،..

9789647002738
۱۳۹۴
۱۶۸ صفحه
۱۹۸ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
23 داستان از داستان‌نویسان امروز ایران با تفسیر
23 داستان از داستان‌نویسان امروز ایران با تفسیر «اون وقتا نه کولر داشتیم و نه این همه پادرد و کمردرد. یه پاشیر داشتیم عین یخچال. حیاط بیرونی و حیاط خلوت درندشت بودند و باغچه‌ها پر از گل‌های رنگارنگ...» چشم‌انداز خانه‌اش، دنیای درون خانه را نشان می‌دهد و مصداقی است از آن‌چه او می‌خواهد باشد؛ گرچه همه دوست و ایل و تبارش رفته‌اند و او تنها مانده و محله ...
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
داستان‌های برگزیده
داستان‌های برگزیده داستان‌های این کتاب از میان بهترین آثار چند نویسنده‌ی خارجی که همه از مشهورترین داستان‌سرایان جهانند برای خوانندگان جوان برگزیده شده است. این داستان‌ها که در انتخاب آن‌ها سعی فراوان به کار رفته، گذشته از آن که در خور فهم و استفاده جوانان است با زبان دل‌پذیر افسانه، آنان را به راه راستی، مردم‌دوستی و جوانمردی می‌خواند و دل‌های پاک ...
رست‌خیز (24 روایت از روضه‌هایی که زندگی می‌کنیم)
رست‌خیز (24 روایت از روضه‌هایی که زندگی می‌کنیم) -
1 منهای 1
1 منهای 1 اگر براق‌کننده جوان‌ترم می‌کرد، خوش‌تیپ نشانم می‌داد، پوستم را صاف می‌کرد، دندان‌هایم را ردیف می‌کرد و شکل دماغم را تغییر می‌داد؛ می‌دانستم حقه‌ی فنی ترسناکی در کار است و به‌جای آن که مثل یک ابله فریب بخورم، با مشت آینه اما بدون تردید خودم بود؛ نه جوان، نه خوش‌تیپ، نه هیچ‌چیز ویژه‌ای، کمی قوز کرده، شکمی نسبتا بزرگ، کیسه‌ای زیر ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها