رمان ایرانی

مردی از آنادانا

فکر می‌کنم نوشتن خلاصه رمان زیاد مفید نباشه برای همین چند تا از فرازهای رمان رو می‌نویسم شاید بیشتر به درد بخوره. یکی از شخصیت‌های اثرگذار این رمان زنی به اسم آناداناست که به او بانوی ترشی‌های همدانی می‌گویند. قصه‌گوست و در عالم ترشی‌ها سیر می‌کند. در نهایت خودش را توی کوزه سرکه می‌اندازد و ترشی می‌اندازد. ضرب‌المثل همدانی که می‌گوید: زن‌‌های همدانی گنجشک را توی هوا می‌گیرند و ترشی می‌اندازند. کنایه از این که از همه چیز ترشی می‌اندازند. سیاست و قصه یکی از حرف‌های این رمان است و ساخته شدن واژه‌ای به اسم قصاست. در این رمان شخصیت اصلی با شخصیت‌های سیاسی برخوردهایی دارد. مثلا در کودکی و بعد از کودتای 28 مرداد و دستگیری مصدق، تخت مصدق را می‌بیند که بالای سرش پرواز می‌کند و مصدق مفلوک و با عصا روی آن نشسته. و یا وقتی هویدا اعدام می‌شود با شبح او در عکاس‌خانه‌اش مواجه می‌شود و حرف می‌زند....

آموت
9786003840263
۱۳۹۶
۳۹۲ صفحه
۲۱۵ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های فریبا کلهر
عاشقانه
عاشقانه موبایلش باز هم خاموش بود. اما من هی براش پیامک فرستادم و وقتی امیدم رو از دست دادم براش نوشتم: «خداحافظ. پیام‌های دیگه رو می‌ریزم تو سطل زباله دلم.» بنشین. بنشینی من بهتر و بیشتر احساس قصه‌گویی رو دارم که داره قصه‌ای تعریف می‌کنه. ممنون. معلومه که قصه‌ام رو دوست داری و می‌خوای بدونی چرا موبایلش رو خاموش کرده بود، ...
2 موش و 1 آرزو و 6 قصه دیگر
2 موش و 1 آرزو و 6 قصه دیگر در یک شب مهتابی قشنگ، دوتا موش سرشان را از توی لانه بیرون آوردند و به آسمان نگاه کردند! یک‌دفعه ستاره دنباله‌داری در آسمان پیدا شد. موش‌ها به هم گفتند: «بیا آرزویی کنیم!» اولی گفت: «من آرزو میکنم مثل شیر قوی باشم!» دومی گفت: «من آروز می‌کنم مثل طاووس زیبا باشم!» ...
خورشید خانم مامان شده و 6 قصه دیگر
خورشید خانم مامان شده و 6 قصه دیگر -
شروع 1 زن
شروع 1 زن وقتی به میدان هفت تیر رسیدم خبری از گردهمایی و تجمع نبود. اغتشاش بود. یک دنیا زن و مرد هراسان که از دست پلیس‌ها فرار می‌کردند. ساعت حدود پنج بعداز ظهر بود. راه‌های ورود به میدان بسته بود اما می‌خواستم هر طور شده از سد پلیس‌ها بگذرم و داخل میدان شوم و آن همه مرد و زن را ببینم، فعالان ...
مشاهده تمام رمان های فریبا کلهر
مجموعه‌ها