نمایش‌نامه

رومئو و ژولیت

(Romeo and juliet)

سمپسون: گرگوری، به مردانگی سوگند، ما بزدل نیستیم. گرگوری: البته، و گرنه بع‌بع می‌کردیم. سمپسون: یعنی گردن به زور نمی‌دهیم، شمشیر می‌کشیم. گرگوری: سرت را بالا بگیر، ببینم گردنی هست؟ سمپسون: خشم بگیرم، زود شمشیر می‌کشم. گرگوری: اما دیر خشم می‌گیری. سمپسون: حتی سگی از فامیل موناتیگو مرا تحریک می‌کند. گرگوری: تحریک یعنی فرار، شجاعت یعنی ایستادن؛ اگر تحریک شدی فرار کن.

رشدیه
9786009168576
۱۳۹۶
۱۸۰ صفحه
۵۲۷ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
ویلیام شکسپیر
صفحه نویسنده ویلیام شکسپیر
۵۴ رمان William Shakespeare (baptised 26 April 1564) was an English poet and playwright, widely regarded as the greatest writer in the English language and the world's pre-eminent dramatist. He is often called England's national poet and the "Bard of Avon" (or simply "The Bard"). His surviving works consist of 38 plays, 154 sonnets, two long narrative poems, and several other poems. His plays have been translated into every major living language, and are performed more often than those of any other ...
دیگر رمان‌های ویلیام شکسپیر
اتللو
اتللو آه، ای روح من، فتنه این‌جا خفته است، همه را او موجب شده. و شما، ای ستارگان آرزمگین، مپسندید که با شما بگویم چه کرده است! همه را او سبب شده. اما خونش را نخواهم ریخت، و این پوست سفید‌تر از برف را، که هم‌چون مرمری که بر گور‌ها می‌نهند صاف است، زخمدار نخواهم کرد. با این همه، باید بمیرد. ...
هملت
هملت در این کتاب افزون بر ترجمه متن نمایش، گفتارهای زیر را نیز می‌خوانید. اهمیت هملت در این روزگار. هملت و دوران الیزابت. تراژدی انتقام. منابع این نمایش. زبان این نمایش. تحلیل شخصیت‌های نمایش. چند نقد ادبی از هملت، نوشته اندرو سسیل بردلی، ارنست جونز، تی اس الیوت و ویلسن نای
تلاش بیهوده عشق
تلاش بیهوده عشق «تربیت واقعی این نیست که انسان وارد دنیای فرهنگ رویایی شود، بلکه باید خود را تابع انضباط غم و شادی سازد.» شکسپیر در این نمایش‌نامه تلاش بیهوده بازیگران و تظاهر آنان را به مقاومت در برابر کشش عشق، و بالاخره شکست آن‌ها رادر مقابل این قدرت عظیم و تسلیم به مقتضای طبع و خوی بشری نشان می‌دهد. او در لفافه ...
هنری پنجم (داستانی از شکسپیر)
هنری پنجم (داستانی از شکسپیر) اگر سعی کنید بندهایی را که به دست و پایتان پیچیده است باز کنید، رها خواهید شد. شکار ادامه دارد! ندای درونتان را دنبال کنید و فریاد بزنید: "خداوند به همراه هری! انگلیس و سنت جورج!"
طوفان
طوفان لیکن مرا رها کنید از بند، به هلهله دست‌هایتان. دم جلیل شما می‌بایست تا بیاکند شراع‌هایم را. پس چونان که قلم عفو کشیدند بر گناهان شما، بگذارید تا د یده خطاپوش شما به آزادی‌ام بیانجامد.
مشاهده تمام رمان های ویلیام شکسپیر
مجموعه‌ها