رمان خارجی

آخرین انار دنیا (پالتویی)

من همان‌طور که به تقدیر پسرهای دیگری فکر کرده‌ام همان‌جور هم به تقدیر او اندیشیده‌ام، حالا در این کشتی که می‌شود کشتی بودن و نبودنمان باشد. می‌توانم بگویم من مدیون او هستم. او هم می‌توانست پسری از پسرانم باشد... بیشتر چیزهایی که من بعدها نمی‌فهمم، به گونه‌ای با زندگی و مرگ او مرتبط می‌شود.

ثالث
9786004051606
۱۳۹۶
۳۹۲ صفحه
۳۹۱ مشاهده
۱۵۲ نقل قول
دیگر رمان‌های بختیار علی
دریاس و جسدها
دریاس و جسدها بیل و کلنگ را روی شانه گذاشت. تنش غرق عرق بود. دست‌هایش گل‌آلود و پاهایش خسته بود. آرام رفت پیش ارشد صاحب و سرد و خسته گفت:«حالا داستانت را بگو.»...
غروب پروانه
غروب پروانه بختیار علی در سلیمانیه به دنیا آمد و بیش از پانزده سال به خاطر سانسور شدید، هیچ‌کدام از نوشته‌هایش چاپ نشدند. سال 1995 کردستان را ترک کرد و بعد از یک سال زندگی در سوریه، به آلمان رفت و بیش از بیست و پنج سال است که در آلمان زندگی می‌کند. ده رمان و پنج مجموعه شعر و پانزده کتاب ...
عمویم جمشیدخان (مردی که باد همواره او را با خود می‌برد)
عمویم جمشیدخان (مردی که باد همواره او را با خود می‌برد) جمشیدخان به یاد دارد که تا وقتی در آسمان بوده، کمونیست بوده است، ولی همین که روی پشت‌بام مکانیکی می‌افتد، دیگر کمونیست نیست... بادی که جمشیدخان را از جنوب به شمال می‌برد، گذشته او را از حافظه‌اش می‌زداید. بعدها هم هربار که باد او را برمی‌دارد، با سقوط بر سطح زمین، دگرگونی بزرگی در او به وجود می‌آید و توهمی ...
قصر پرندگان غمگین
قصر پرندگان غمگین ناگهان احساس کرد که با همه اشیای خانه‌شان بیگانه است. پیش‌ترها گلدان‌ها و درخت‌ها و رخت‌های آویخته بر طناب‌ها را را نشانه‌ای از زندگی و تکاپو می‌دید، ولی اینک احساس می‌کرد که خودش از زندگی تهی می‌شود. وقتی وارد اتاق شد، قبل از همه تابلویی توجهش را جلب کرد... تابلو چند پرنده تنها که روی قفسی خالی نشسته و به ...
مشاهده تمام رمان های بختیار علی
مجموعه‌ها