نمایش‌نامه و فیلم‌نامه

قربانیان وظیفه (نمایش‌واره) نمایش‌نامه

بودن یعنی زندگی جسمانی و اجتماعی، یعنی تسلیم اوامر جسمانی و پیکره اجتماعی شدن، زندگی کردن و اجتماعی شدن تنها به این بها، امکان‌پذیر است. در نتیجه ما همه قربانیان وظیفه هستیم. تئاتر برای من یک اعتراف است. نمایش من درون من است. اغلب به خود می گویم: درونم جهانی است خرد که جهان کلان را به تصویر می‌کشد.

علی باش
ترانه
2500110037630
۱۳۹۴
۹۶ صفحه
۵۶ مشاهده
۰ نقل قول
اوژن یونسکو
صفحه نویسنده اوژن یونسکو
۲۳ رمان Jean Maurice Eugène Clément Cocteau (5 July 1889 – 11 October 1963) was a French poet, novelist, dramatist, designer, boxing manager, playwright and filmmaker. Along with other Surrealists of his generation (Jean Anouilh and René Char for example) Cocteau grappled with the "algebra" of verbal codes old and new, mise en scène language and technologies of modernism to create a paradox: a classical avant-garde. His circle of associates, friends and lovers included Jean Marais, Henri Bernstein, Édith Piaf, whom he ...
دیگر رمان‌های اوژن یونسکو
گوشه‌نشین
گوشه‌نشین سی و پنج سالگی وقت کنار کشیدن از زندگی است. حداقل این نظر شخصیت اول تنها رمانی است که اوژن یونسکو نوشته. ارثیه ناگهانی این امکان را به قهرمان رمان می‌دهد که شغل بی‌اهمیت و کسل‌کننده‌اش در اداره‌ای گمنام را ول کند. او دیگر کاری ندارد جز این که سعی کند از زندگی لذت ببرد... آن‌چه ما در زبان ساده و شیء‌گرای ...
مردی با چمدان‌هایش (گفتگو با ژاک مکلر کارگردان و متخصص آثار یونسکو و پژوهش به زبان فرانسه از کیکاووس کامیابی مسک)
مردی با چمدان‌هایش (گفتگو با ژاک مکلر کارگردان و متخصص آثار یونسکو و پژوهش به زبان فرانسه از کیکاووس کامیابی مسک) پزشک روانشناسی، که از استادان صاحب‌نظر در روان‌کاوی است می‌گوید: رویا درامی است که ما در یک زمان هم نویسنده‌اش هستیم، هم بازیگر اصلی‌اش و هم تماشاگرش. در واقع ما همیشه در رویا، در موقعیتی خاص به سر می‌بریم و این خود درجه کمال تئاتر است...
پیاده در هوا
پیاده در هوا شادی وصف‌ناپذیری قهرمان داستان را در بر می‌گیرد و او سرمست از یقین، احساس سبکی کرده و شروع به دویدن می‌کند. ناگهان پلی نقره‌ای، بر بالای پرتگاه مسلط بر قله‌ای نورانی پدیدار می‌شود. قهرمان؟ هیجان‌زده از یک شادی احمقانه از روی زمین جدا شده و فریاد می‌زند: یه دفعه راه پرواز کردن رو یاد گرفتم. چطور این کار ساده رو ...
مکبت بداهه‌گویی آلما
مکبت بداهه‌گویی آلما دکور: یک دشت. گلامیس و کاندور. گلامیس از سمت چپ وارد می‌شود،کاندور از سمت راست. آن‌ها بی آنکه به هم سلام کنند، رو به تماشاگران، وسط صحنه می‌ایستند. مدتی در همین حالت می‌مانند.
مشاهده تمام رمان های اوژن یونسکو
مجموعه‌ها