به برکت حضور او دیگر نه هویتی برای خودم متصور بودم و نه آرزویی در سر داشتم. فقط دلم می‌خواست تا ابد همان‌جا بنشیند و بدون توقف برایم صحبت کند. دلم می‌خواست هاله‌ای از صدایش به دور من تنیده شود و برای همیشه در آن غوطه‌ور شوم.
۲ نفر این نقل‌قول را دوست داشتند
Elham
‫۴ سال و ۴ ماه قبل، سه شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۳۲
parham-nasa
‫۴ سال و ۳ ماه قبل، دو شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۴۰