Mehranzeylabi

۲۵ نقل قول
از ۸ رمان و ۵ نویسنده
«زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم به‌ت سخت می‌گذرونه. این ماییم که به‌ش ارزش می‌دیم. با همهٔ کمبودهایی که این دنیا داره، زیبایی‌های خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمی‌شه باهاش جنگید! بهتر اینه که نیمهٔ پُرِ لیوان رو ببینیم. حالا اون تفنگ و طناب رو پس بده. حالی که تو این لحظه توشی پُرِ استرس و درده؛ مغازه خودکشی ژان تولی
هرکدام از ما چیزی را که برایش باارزش بوده از دست می‌دهد. موقعیت‌های ازدست‌رفته، امکانات ازدست‌رفته، احساساتی که هرگز نمی‌توانیم دوباره به دست بیاوریم. این بخشی از آن چیزیست که معنی‌اش زنده بودن است. اما درون سرمان حداقل به تصور من آنجاست اتاق کوچکی است که آن خاطرات را در آن نگه می‌داریم. کافکا در ساحل هاروکی موراکامی
این راست است.
بودن با او دردناک است، مثل چاقویی یخزده در سینه‌ام. دردی کشنده، اما عجیب این است که به‌خاطر این درد سپاسگزارم. انگار آن درد یخزده و وجود خود من یکی هستند. درد لنگری است که مرا اینجا نگه می‌دارد.
کافکا در ساحل هاروکی موراکامی
اگر بحث دربار و از دست دادن یا به دست آوردن منصب یا سمت وزارتی مطرح باشد، همین آدم‌های شریف محفل‌نشین و آقا‌زاده درست همان جنایت‌هایی را می‌کنند که ضرورت نان شب، همان محکومان فقیر را به ارتکاب آنها واداشته البته در مقیاس وسیع‌تر و وحشتناک‌تر… سرخ و سیاه استاندال
پدرم نصیحتی کرد که از آن زمان تا به حال در ذهنم باقی مانده است:
«زمانی که احساس کردی می‌خواهی از کسی انتقاد کنی، به یاد داشته باش که همهٔ مردم جهان امتیازاتی که تو در زندگی داشته‌ای را نداشته‌اند.»
عشق در سال‌های وبا گابریل گارسیا مارکز
کافکا، در زندگی هر کس یک نقطه‌ی بدون بازگشت وجود دارد. و در موارد خیلی کمی، نقطه‌ای است که دیگر نمی‌توانی جلوتر بروی. و وقتی به آن نقطه رسیدیم، تنها کاری که می‌توانیم بکنیم در آرامش پذیرفتن واقعیت است. این‌طوری زنده می‌مانیم. کافکا در ساحل هاروکی موراکامی