شهریار کوچولو همینجوری سلام کرد.
مار گفت: -سلام.
شهریار کوچولو پرسید: -رو چه سیارهای پایین آمدهام؟
مار جواب داد: -رو زمین تو قارهی آفریقا.
-عجب! پس رو زمین انسان به هم نمیرسد؟
مار گفت: -اینجا کویر است. تو کویر کسی زندگی نمیکند. زمین بسیار وسیع است.
شهریار کوچولو رو سنگی نشست و به آسمان نگاه کرد. گفت: -به خودم میگویم ستارهها واسه این روشنند که هرکسی بتواند یک روز مال خودش را پیدا کند! … اخترک مرا نگاه! درست بالا سرمان است… اما چهقدر دور است!
مار گفت: -قشنگ است. اینجا آمدهای چه کار؟ شهریار کوچولو گفت: -با یک گل بگومگویم شده.
مار گفت: -عجب!
و هر دوشان خاموش ماندند.
#شازده_کوچولو | انتوان اگزوپری | فصل هفدهم