آنچه بیش از هر چیز مرا تکان داد، این واقعیت ساده بود که او بدن دارد. تا وقتی که او را دراز کش در تخت ندیده بودم، هنوز به وجودش باور نداشتم. هنوز یقین نداشتم مثل من و آلما، یا هلن و حتی شاتو بریان وجود واقعی داشته باشد. برایم عجیب بود که هکتور، دست و چشم و تاخن و شانه و گردن و گوش چپ دارد، قابل لمس است و موجودی خیالی نیست. مدتها در سرم با من زندگی کرده بود، و عجیب بود که ببینم جای دیگری خارج از ذهن من هم وجود دارد.
۲ نفر این نقل‌قول را دوست داشتند
Aysan138116
‫۸ سال و ۸ ماه قبل، چهار شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۰۲
51410
‫۳ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۰۹