… می‌شود دید که تو عادت داری در آن واحد چند کتاب را با هم بخوانی و در ساعات متفاوت روز نوشته‌های متفاوتی می‌خوانی، نوشته هایی مختص بخش‌های مختلف زندگی ات، هر چند این بخش‌ها کوچک باشند. کتاب هایی کنار میز تختخواب هستند و کتاب هایی دیگر کنار مبل جا گرفته اند، هم توی آشپزخانه اند هم توی حمام.
این می‌تواند مشخصه ای باشد که باید به تصویر تو افزود. روان تو دارای دیوار‌های درونی است که باعث می‌شوند میان زمان‌ها فاصله بگذاری و در آن‌ها توقف و حرکت کنی و بر مجراهای موازی به تناوب متمرکز شوی. آیا این کافی است که بگویی می‌خواهی زندگی‌های بسیاری در آن واحد داشته باشی؟ یا در واقع همین حالا هم این چنین زندگی می‌کنی، یا اینکه مایلی زیر یک سقف جدا از شخص دیگری زندگی کنی و این زندگی هم جدا از دیگران و مکان‌های دیگر باشد، و با تمام تجربه ات، می‌دانی که باید در انتظار یک نارضایی باشی و این که این نارضایی فقط با نارضایی‌های دیگر قابل جبران است.