چیزی در درونم، این احساس را تأیید میکند؛ اینکه خدایی وجود دارد و این خدا در تلاش است تا با من صحبت کند، در تلاش است تا مرا دوست بدارد، در تلاش است تا مرا به زندگی برگرداند. تصمیم میگیرم به خدایی که دختری مثل من را باور دارد، ایمان داشته باشم.
چیزی در درونم، این احساس را تأیید میکند؛ اینکه خدایی وجود دارد و این خدا در تلاش است تا با من صحبت کند، در تلاش است تا مرا دوست بدارد، در تلاش است تا مرا به زندگی برگرداند. تصمیم میگیرم به خدایی که دختری مثل من را باور دارد، ایمان داشته باشم.