آدم فکر می‌کند کسی که به چنین شرایطی تن دهد باید خیلی دیوانه باشد، اما زنانی هستند که این شرایط هر روزشان است. بی هیچ توقعی. زن از خودش می‌پرسد: "کجا اشتباه کردم؟" در ابتدای رابطه مرد کوشش بسیار دارد تا به زن ثابت کند یک جنتلمن واقعی است. او در ماشین را برای زن باز می‌کند، اول می‌گذارد زن سفارش غذا بدهد و خیلی کارهای دیگر. پس او می‌داند که با یک زن چگونه باید رفتار کند. اولین مشکلاتی که پیش می‌آید، بسیار تدریجی و بدون گفته شدن حتی یک واژه، و مسلماً بدون رضایت زن اتفاق می‌افتد. پس تا هنگامی‌که خیلی چیزها از کنترل خارج نشده‌اند، زن به طور کامل نمی‌فهمد چه اتفاقی افتاده است. و پس از این است که زن برای بازگرداندن همه چیز به همان شکل نخستین، شروع به غر زدن می‌کند.