یک روز دیدم در باغ ظاهراً بی‌هیچ هدف خاص قدم می‌زند، انگار که به‌خاطر کارهایش قرار نیست هیچ حسابی به خدا پس بدهد. در فرقهٔ ما شیوهٔ کاملاً متفاوتی برای وقت گذرانی به من آموخته بودند و این را به او گفتم. جواب داد زیبایی کائنات نه فقط از وحدت در کثرت، بلکه همچنین از کثرت در وحدت منشاء می‌گیرد. این جواب نوعی حکمِ عقل سلیم عامیانه به نظرم رسید، اما بعدها فهمیدم مردان سرزمین او امور را به شیوه‌ای تشریح و توصیف می‌کنند که در آن نیروی روشنگر استدلال کارکردی بسیار مختصر دارد.