خوب بود که آدم با همین آزمایشهائی که از زندگی دارد، میتوانست دوباره بدنیا بیاید و زندگانی خودش را از سر نو اداره بکند! اما کدام زندگی؟ آیا در دست من است؟ چه فایده دارد؟ یک قوای کور و ترسناکی بر سرما سوارند، کسانی هستند که یک ستاره شومی سرنوشت آنها را اداره میکند، زیر بار آن خرد میشوند و میخواهند که خرد بشوند…