وقتی باهم قدم میزدیم ، آسمان آبی، درختهای پارک ، پرندهها - همه خوشحال میشدند به ما تبریک بگن.
میشه گفت آسمان آبی روز و آسمان پر ستاره ی شب متعلق به ما بود. با این همه اون توی یه جارختی رو انتخاب کرد. . حراج (تجربههای کوتاه 13) نمایشنامه یوکیو میشیما
یوکیو میشیما
در شهر تقریبا طبیعت همیشه یکنواخت بود، و اندک قدرت باقیماندهی طبیعت، یک دشمن محسوب میشد. ولی اینجا در جزیره، اهالی مشتاقانه با طبیعت متحد بودند و از آن کاملا حمایت میکردند. آوای امواج یوکیو میشیما
. . وقتی احساسات آدم شدید و پیچیده میشود، خیالاتی میشود، افکار مالیخولیایی سراغش میآید و زمان دیر میگذرد، حالا چه احساس شادی باشد چه احساس ناراحتی. آوای امواج یوکیو میشیما