… آه که چقدر زشتم. وای به حال آن که بخواهد اصالت خودش را حفظ کند. (ناگهان از جا میجهد) بسیار خوب. بدرک. در مقابل تمامشان از خودم دفاع میکنم. تفنگم کو! تفنگم کو! (رو به دیوار صحنه میکند، که کلههای کرگدن به آن است، و فریاد کنان) در مقابل همه تان از خودم دفاع میکنم. در مقابل همه تان. من آخرین نفر آدمیزادم. و تا آخر همین جور میمانم. من تسلیم نمیشوم. کرگدن اوژن یونسکو
اوژن یونسکو
در آنچه طبیعی است، هیچ شر حقیقی وجود ندارد. کرگدن اوژن یونسکو
آشوب طلب، کرگدنها هستند چون که در اقلیتند. کرگدن اوژن یونسکو
برانژه: (به دودار) آدمیزاد از کرگدن برتر است.
دودار: من خلافش را نمیگویم ولی حرف ترا تأیید هم نمیتوانم بکنم. نمیدانم. تجربه باید ثابت کند. کرگدن اوژن یونسکو
برانژه: من به زحمت قدرت زیستن دارم.
شاید هم دیگر دلم نمیخواهد داشته باشم. کرگدن اوژن یونسکو