منتظر چیزی نباش. همین زندگی امروزتو بچسب. بعضیها هیچوقت نمیفهمن کورت توخولسکی
بریدههایی از رمان بعضیها هیچوقت نمیفهمن
نوشته کورت توخولسکی
شور و شوق بنیآدم نسبت به بهشت رو میشه در درجهی اول ابنطور تعبیر کرد که آدمیزاد همیشه آتیشِ یه امید تو دلش برافروخته بوده: اون همیشه امیدوار بوده که برای یهبار هم که شده بدون فک و فامیل و با آرامش زندگی رو سر کنه. بعضیها هیچوقت نمیفهمن کورت توخولسکی
وقتی آدمایی که راس کارن، گیر میکنن و دیگه نمیدونن چه سیاستی رو پیاده کنن و مشکلات اقتصادی رو چجوری حل کنن، از پشت عروسک میهنپرستی رو در میآرن. کفش و کلاهش هم میکنن تا مترسکشون جورِجور شه: آخه مترسک میهنپرستی یه پاپوش به اسم دشمنِ خونی و یه سرپوش به اسم شهامتطلبی لازم داره. بعضیها هیچوقت نمیفهمن کورت توخولسکی