اکثر مردم برای تبدیل زندگی به یک کاریکاتور زشت، از انجام هیچ کاری کوتاهی نمیکنند، زندگیای که میتواند شبیه یک تابلوی با مفهوم باشد. جوجه تیغی صلحی دلک
بریدههایی از رمان جوجه تیغی
نوشته صلحی دلک
ارزش یک چیز در همان لحظه ای است که مورد نیاز است. جوجه تیغی صلحی دلک
اگر اسم گرفتن حقت، قاطر بودن است، قبول دارم. هزار بار قاطر بودن را به گوسفند بودن ترجیح میدهم. هر چی سر این ملت میآید، از مثل گوسفند رفتار کردنشان است که میآید. صدای کسی در نمیآید، هیچ کس به چیزی اعتراض نمیکند. وقتی این طور میشود، هر کسی شروع میکند به بالا رفتن از سر و کولمان. بعضیها باید به این روند پایان بدهند. جوجه تیغی صلحی دلک
آیا کار درستی است دوستها از پشت به هم خنجر بزنند؟ این کار فقط از دست دشمنان بر میآید. کسی که دوست خود را از پشت بزند دیگر دشمن او محسوب میشود و حقش است که از پشت خنجر بخورد. جوجه تیغی صلحی دلک
بعضیها حتی گناه خود را به خاطر نمیآورند. گاهی حوادثی که بین ما اتفاق افتاده است، از نظر بقیه کوچک و بی اهمیت شمرده میشود، اما بدی که بزرگ و کوچک ندارد و با قصد انجام شده است و باید حساب پس بدهد. اگر همه مثل من باشند، دنیا تبدیل به جایی پر از عدل و آرامش میشود. جوجه تیغی صلحی دلک