… گاهی آدم توی زندگیش انتخابی میکند و خودش رو میسازه؛ گاهی هم انتخابهای ماست که ما رو میسازه. اگر بمانم گیل فورمن
بریدههایی از رمان اگر بمانم
نوشته گیل فورمن
«حتی نمیتوانم به چنین چیزی فکر کنم؛ به این که خون از مادرم نشت کند. در نتیجه به این فکر میکنم که زودتر ضربه خوردن او چقدر با بقیه زندگی اش در تناسب است؛ او همیشه ضربه گیر خانواده ما بود و فداکاری میکرد. البته الان چاره ای نداشت، اما همیشه این کار رو میکرد.» اگر بمانم گیل فورمن
«خواب خیلی برایم خوب بود. ملحفه ای سیاه بود برای پاک کردن همه چیز. خواب بی رویا. شنیده ام گاهی آدمها از خواب مرگ حرف میزنند. یعنی مرگ چنین حسی داشت؟ بهترین و گرمترین و سنگینترین چرت بی پایان عالم؟ اگر به راستی این طور باشد، دوست دارم بخوابم. اگر مردن چنین حسی دارد، اصلاً و ابداً از چنین خوابی بدم نمیآید.» اگر بمانم گیل فورمن