رمان خارجی

کافکا در کرانه

(Kafka on the shore)

کازوئو ایشیگورو معتقد است موراکامی در ادبیات ژاپن یکه و ممتاز است و آثار او رنگ سورئالیستی توام با مضحکه‌ای عبث را دارد که مالیخولیا را در زندگی روزمره طبقه‌ متوسط می‌کاود. او می‌افزاید:"با این حال وسوسه‌ای درونمایه‌ای نیز هست که به گذشته دور برمی‌گردد، و آن هم فانی بودن زندگی است. و او این موضوع را در حالی می‌پروراند که شخصیت‌هایش هنوز نسبتا جوانند. برخی به میانسالی رسیده‌اند، اما درمی‌یابند که نیروی جوانی از دست رفته است، بی آن‌که ایشان خبردار شوند." بی‌تردید جانمایه بزرگ داستان‌های موراکامی فقدان است، هرچند او از مشخص کردن منبع آن سرباز می‌زند. می‌گوید:"این راز است. راستش نمی‌دانم این حس فقدان از کجا می‌آید. شاید بگویید باشد، خیلی چیزها را به عمرم از دست داده‌ام. مثلا دارم پیر می‌شوم و روز به روز از عمرم می‌کاهد. مدام وقت و امکاناتم را از دست می‌دهم. جوانی و جنب‌وجوش رفته- یعنی به یک معنا همه چیز، گاه حیرانم که در پی چیستم. فضای اسرارآمیز خاص خودم را در درونم دارم. این فضای تاریکی است. این پایگاهی است که هنگام نوشتن پا به آن می‌گذارم. این در مخصوصی برای من است. اشیای این فضا شاید همان چیزهایی باشد که در راه از دست‌داده‌ام. نمی‌دانم. لابد این یک جور ماتم است."

نیلوفر
9789644483509
۱۳۹۰
۶۰۸ صفحه
۱۹۰۹ مشاهده
۳۴ نقل قول
نسخه‌های دیگر
هاروکی موراکامی
صفحه نویسنده هاروکی موراکامی
۷۶ رمان موراکامی در ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در کیوتو ژاپن به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۸ به دانشگاه هنرهای نمایشی واسدا رفت. در سال ۱۹۷۱ با همسرش یوکو ازدواج کرد و به گفته خودش در آوریل سال ۱۹۷۴ در هنگام تماشای یک مسابقه بیسبال، ایده اولین کتاب‌اش به آواز باد گوش بسپار به ذهنش رسید. در همان سال یک بار جاز در کوکوبونجی توکیو گشود. در سال ۱۹۷۹ اولین رمانش به آواز باد گوش بسپار منتشر شد و در همان سال جایزه ...
دیگر رمان‌های هاروکی موراکامی
او چگونه با خودش حرف می‌زد انگار شعری از حفظ می‌خواند
او چگونه با خودش حرف می‌زد انگار شعری از حفظ می‌خواند روزنامه سانفرانسیسکو خطاب به خوانندگان داستان‌های موراکامی می‌نویسد: «هشدار! شما به نوشته‌های او معتاد خواهید شد!...مجموعه داستان‌های جدید او مثل همیشه پر از معما و بسیار عالی هستند.» هنگامی که کتاب تازه‌ای را برای خواندن انتخاب می‌کنیم، گاهی اوقات حتی اگر داستان جذاب هم باشد، شاید چند صفحه‌ای طول بکشد تا جذب داستان شویم. اما این امر در مورد موراکامی صدق نمی‌کند! ...
جنوب مرز غرب خورشید
جنوب مرز غرب خورشید همه همین‌طور پشت‌سر هم ناپدید می‌شوند. بعضی چیزها یک‌باره محو می شود، انگار ناگهان آنها را برچیده‌اند. بعضی دیگر به آهستگی در مه کم‌رنگ‌تر و کم‌رنگ‌تر می‌شود... و تنها چیزی که باقی می‌ماند کویر است. وقتی از بار بیرون آمدم چیزی به طلوع خورشید نمانده بود و بارانی ملایم بر خیابان اصلی آئویاما می‌بارید. بیش از حد خسته بودم. قطرات باران ...
سرزمین عجایب بیرحم و ته دنیا
سرزمین عجایب بیرحم و ته دنیا از حرف‌های سایه ‹‹... می‌گویی تو این شهر نه دعوایی است و نه نفرتی یا میلی. این رویای قشنگی است. من هم بدون شک طالب سعادت توام. اما غیاب دعوا یا نفرت یا میل هم‌چنین به معنای آن است که ضد آن‌ها هم نیست. نه شادی، نه پیوند و نه عشق. فقط آن‌جا که دلسردی و افسردگی و غم هست شادی ...
1 کیو 84 (3 جلدی) جلد اول
1 کیو 84 (3 جلدی) جلد اول -
داستان‌های جشن تولد
داستان‌های جشن تولد داستان‌های جشن تولد مجموعه از داستان‌های کوتاه با مضمون روز تولد است. داستان‌ آدم‌هایی که یک بار در زندگی‌اشان یک‌بار به یاد این روز می‌افتند.
مشاهده تمام رمان های هاروکی موراکامی
مجموعه‌ها