رمان خارجی

درخشان (علم غیب)

جک تونس نویسنده‌ای جویای نام است که می‌خواهد زندگی خانوادگی و شغلی‌اش را از نو بسازد. جک که شغل معلمی در مدرسه پیش‌دانشگاهی ورمونت را بعد از حمله به یک دانش‌آموز از دست داده است، مشتاقانه سرایداری زمسانی هتل کوهستانی پرت اوورلوک را می‌پذیرد و امیدوار است که بتواند در آن مکان دورافتاده ارتباط جدیدی با خانواده‌اش، همسر و پسرش، برقرار کند و به نگارش نمای‌نامه جدیدی بپردازد. دنی پسر پنج ساله جک که به دلیل موهبتی خدادادی از قدرت خارق‌العاده‌ای برخوردار است، بلافاصله پس از نقل مکان به هتل اوورلوک متوجه تصاویر و ارواح موجود در هتل می‌شود. با بارش برف سنگین و بسته شدن راه‌های ارتباطی حوادثی رخ می‌دهد که تمام افراد خانواده به خطر می‌افتند و...

9786001196034
۱۳۹۱
۷۱۰ صفحه
۱۶۰۵ مشاهده
۴ نقل قول
استفن کینگ
صفحه نویسنده استفن کینگ
۲۶ رمان استیون ادوین کینگ نویسنده آمریکایی خالق بیش از ۲۰۰ اثر ادبی در گونه‌های وحشت و خیال‌پردازی است.
دیگر رمان‌های استفن کینگ
رویای سپید (آهنگ آخر دنیا 3) 3 جلدی
رویای سپید (آهنگ آخر دنیا 3) 3 جلدی یک بیماری ویروسی، ساخته دسته بشر، دامنگیر انسان‌ها می‌شود. این بیماری کشنده که شباهت بسیاری به آنفولانزا و ذات‌الریه دارد، به شکل وحشتناکی انسان‌ها و حتی بعضی از حیوانات را از پا درمی‌آورد و فقط عده کمی از آن جان سالم به در می‌برند. بازماندگان، بر اساس خوابی مشترک که مسیر آینده را نشان‌شان می‌دهد، به دنبال انسان‌های زنده دیگر، ...
داستان‌های پراکنده
داستان‌های پراکنده برنت گلوله‌ها را روی ریل سمت چپ ردیف کرد... کنار ریل به صف شدیم. گلوله‌ها جلو چشم‌های مصمم‌مان می‌درخشیدند. جان اولین کسی بود که صدای قطار را شنید، و وقتی به دستور برنت جلوتر رفتیم متوجه شدم دارم تند و تند زیر لب دعا می‌خواند. دووی کمی دورتر در سمت راست من ایستاد. صدای غرش واگن‌های قطار نزدیک شد، و کمی ...
سواری مرگ
سواری مرگ در سواری مرگ استیفن کینگ خواننده داستانش را به جاده‌ای می‌برد که کمتر درآن رانده شده... سواری مرگ داستان پسر دانشجویی است که شب‌هنگام سواری مجانی با مرد مرده‌ای می‌گیرد و در این سواری مجبور به انتخاب می‌شود، انتخابی بین مرگ و زندگی!
7 تیرکش (برج تاریک 1)
7 تیرکش (برج تاریک 1) مرد سیاه‌‌پوش به بیابان گریخت و هفت تیرکش تعقیبش کرد. بیابان،پهنه‌ای وسیع، سرآمد تمام بیابان‌ها بود و از هر سو، آسمان بر فراز آن خودنمایی می‌کرد. سفید، خیره‌کننده، خشک و بی‌آب؛ بی‌‌آن‌که در آن سرپناهی یافت شود. در افق کوه‌های مه‌آلود رخ می‌نمود و علف افیونی رویایی شیرین، کابوسی ترسناک و مرگ را به ارمغان می‌آورد. ردیف سنگ‌هایی که نامنظم ...
مشاهده تمام رمان های استفن کینگ
مجموعه‌ها