رمان خارجی

عادت عشق (داستان‌های کوتاه جهان 10)

گریان و نالان خودم را روی تخت‌خواب انداختم. منتظر بودم مثل همیشه که گریه می‌کردم، سراغم بیاید. منتظر بودم بیاید و مرا در آغوش بگیرد، سرم را روی سینه‌اش بگذارد، و با لحنی که مختص خودش بود، بگوید :«وای وای، این چه کاریه؟ این آقا کوچولو کیه که داره گریه می‌کنه؟»

9786001218866
۱۳۹۵
۱۸۰ صفحه
۱۲۴ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
زان تشنگان (24 روایت از روضه‌هایی که زندگی می‌کنیم) مجموعه کآشوب 3
زان تشنگان (24 روایت از روضه‌هایی که زندگی می‌کنیم) مجموعه کآشوب 3 این کتاب ماجرای سرایت دلبستگی است. قصه دست به دست شدن سرسپردگی ابدی. بیست و چهار نفر در این کتاب زندگی‌شان را جستجو کرده‌ای تا آستانه‌ای را بیابند که بعد از آن برای همیشه به شور محرم پیوند خورده‌اند. بیست و چهار نفر در جستجوی خاطره‌هایشان به غریبه یا خویشاوندی رسیده‌اند که سالی و ماهی و روزی این عشق را ...
سگ 1 میلیون شپشی (مجموعه داستان کوتاه)
سگ 1 میلیون شپشی (مجموعه داستان کوتاه) با تعجب می‌پرسد، مگر چند تا درخت سیب دارید ؟ می‌خواهم بگویم هشت‌تا، اما حرفم را می‌خورم. وقتی که او حتی یک پدر ندارد، من چطور می‌توانم بگویم که هشت‌تا درخت سیب داریم! می‌گویم، ما فقط یک درخت سیب داریم،...
افساری بر گردن تصمیم قاطع میلاد مسیح سال صفر
افساری بر گردن تصمیم قاطع میلاد مسیح سال صفر تونینو آهسته گفت:«و حالا من هم مواد پخش می‌کنم.» او برای نخستین بار به این فکر می‌کرد که پدرش به خاطر دفاع از فرزندان دیگر مرده است و معلوم نیست اگر می‌فهمید فرزند خودش هم عاقبت وارد این کار شده است، چه می‌کرد.
تلخ عین عسل (داستان‌های کوتاه طنز جهان)
تلخ عین عسل (داستان‌های کوتاه طنز جهان) راستش را بخواهید من آدم پر دل و جراتی نیستم. یعنی لزومی ندارد آدم شجاعی باشم. سرباز و خلبان آموزشی و راننده تانک یا غواص و این حرف‌ها نیستم. یک آدم معمولی. یک طراح و برنامه‌ریز. بیشتر از بیست سال سابقه در ادارات مختلف را یدک می‌کشم. در صنایع آرایشی و بهداشتی و مواد خام صنعتی کار کرده بودم. حالا ...
شوکران شیرین
شوکران شیرین شما فکر می‌کنید من نمی‌توانم حرف‌های صد تا یک غاز فلاسفه بزرگ جامعه بشری را تکرار کنم یا مثل سیاستمداران عظیم‌الشان بیانیه‌های ترس‌آور و منجر به مرگ صادر کنم. فکر می‌کنید من بلد نیستم قیافه جدی بگیرم و عینک دسته مشکی روی بینی‌ام بنشانم و مباحث مهمی در نسبت فیزیک و فلسفه اضافه کنم. برای من این کارها مثل آب ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها