دلگیر که باشی به صرافت گوشه ای دنج میافتی و یک نخ سیگار؛ سیگار را که بگیرانی بین پکها میتوانی شعر هم زمزمه کنی. یا میتوانی پیچ رادیو را بچرخانی و بخت که یار باشد صدای بنان را میشنوی که "بی خبر آمدی همچو رهگذر… بی خبر میروی توشه ای ببر…"
دلگیر که باشی به صرافت گوشه ای دنج میافتی و یک نخ سیگار؛ سیگار را که بگیرانی بین پکها میتوانی شعر هم زمزمه کنی. یا میتوانی پیچ رادیو را بچرخانی و بخت که یار باشد صدای بنان را میشنوی که "بی خبر آمدی همچو رهگذر… بی خبر میروی توشه ای ببر…"