هنگام ترک نیشابور،عطار به دیدن آن مرد جوان که از پی پدرش میرفت،به پدر گفت: چه صحنه عجیبی! دریایی پیش میرود و اقیانوسی آن را دنبال میکند.
هنگام ترک نیشابور،عطار به دیدن آن مرد جوان که از پی پدرش میرفت،به پدر گفت: چه صحنه عجیبی! دریایی پیش میرود و اقیانوسی آن را دنبال میکند.