می گویند ثریانوس درعلم بجای رسید که فضلای عالی مقام نمیتوانستند با عقاید او به مخالفت برخیزنداو که ردشمار نزدیکترین مریدان مولانا در آمده بود خداوندگار را در تمام افت وخیزهای روحی اش حتی هنگامی که ناچارشد با مخالفتها ودشمنیهای اطرافیانشکه قادر به درک اندیشه هانبودند به مقابله برخیزدهمراهی میکردثر یانوس حتی مجبور شد به جرم اینکه مولانا راخداخوانده بوددرمحضر قاضیانی که این اتهام رابه او وارد کرده بودند حضور یابد او در محکمه گفته بود هرگز نمیگویم مولانا خداست بلکه میگویم اوخداساز است نمیبینی چگونه مرا ساخت؟من کافر بودم اوعرفانم بخشیدو عالمم گردانیدعقلم دادوخدا دانم کرد مرا که تنهانام خدا را بر زبان میآورم عارف جان سوخته (شرح حال مولانا) نهال تجدد
بریدههایی از رمان عارف جان سوخته (شرح حال مولانا)
نوشته نهال تجدد
شمس: در میان باش و تنها باش! عارف جان سوخته (شرح حال مولانا) نهال تجدد
شمس پچ پچ کنان گفت: فراق آدمی را پخته میکند و پاک وپیراسته از عیب. عارف جان سوخته (شرح حال مولانا) نهال تجدد
((سی سال خدای را میطلبیدم. چون بنگریستم او طالب بود و من مطلوب.) )مولانا مدام این جمله بایزید را پیش خود تکرار میکرد. عارف جان سوخته (شرح حال مولانا) نهال تجدد
ثریانوس در محکمه گفت: هرگز نمیگویم که مولانا خداست بلکه میگوییم او خداسازست. نمی بینی که مرا چگونه ساخت؟ عارف جان سوخته (شرح حال مولانا) نهال تجدد
نگهبانان از آنها نیز مانند همه بیگانگان پرسیدند که از کجا میآیند و به کجا میروند. سلطان العلما،پدر مولانا ،پاسخ داد: ((از پیش خدا میآییم و به سوی خدا میروییم) ) عارف جان سوخته (شرح حال مولانا) نهال تجدد
هنگام ترک نیشابور،عطار به دیدن آن مرد جوان که از پی پدرش میرفت،به پدر گفت: چه صحنه عجیبی! دریایی پیش میرود و اقیانوسی آن را دنبال میکند. عارف جان سوخته (شرح حال مولانا) نهال تجدد