من به جای فرار یاد گرفته‌ام به دل امر کسالت‌آور نفوذ کنم. برای همین به محض روبه‌رو شدن با این حس گوشه‌ای می‌نشینم در تاریکی و به روبه‌رو خیره می‌شوم. شروع می‌کنم بر بوها و بعد صداها تمرکز کردن و آرام‌آرام محو می‌شوم. در این محو شدن اتفاقت عجیبی می‌افتد. تنها چیزی که می‌تواند از بینش ببرد، صداست. صدای زنی که ناگهان فریاد می‌کشد: کجایی دختر! من اما جای خاصی نیستم.
۲ نفر این نقل‌قول را دوست داشتند
docharane
‫۶ سال و ۸ ماه قبل، چهار شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۴۷
Mahkame
‫۵ سال و ۱ ماه قبل، چهار شنبه ۳ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۰۵