تمام کودکی پسر به همین صورت گذشت. اما با وجود تمام تجملات و ثروتهای بیپایان، پسر به مردی جوان و ناراضی تبدیل شد. خیلی زود، تمام تجربههایش برایش پوچ و بیارزش جلوه کرد. مشکل این بود که پدرش هرچه به او میداد، باز هم به نظر کافی نمیآمد، و هیچوقت به نیازهایش پاسخی نمیداد.