اغلب میگوییم یک اثر هنری "با عشق" ساخته شده است. این نکته بینش ارزشمندی به ما میدهد، نهتنها دربارهٔ برخی از آثار هنری خاص، دربارهٔ ذات خود عشق. دو گلدان گل در ته تابلوِ نیایش چوپانان اثر فان در گوس صرفاً بخش بسیار کوچکی از اثر بسیار بزرگتری هستند، اما فان در گوس دقت عظیمی را وقف کشیدن هر یک از گلها و برگهایش کرده است؛ در نظر او هر گلبرگ لیاقت این را داشته است که بهتنهایی به رسمیت شناخته شود.
میتوانیم تصور کنیم انگیزهاش علاقهای دلپذیر به چگونگی احساس دوستداشته شدن بوده است. انگار از هر گلی پرسیده است "ویژگی منحصربهفرد تو چیست؟" میخواهم تو را همانطور که هستی بشناسم، نهصرفاً همچون یک تأثیرِ گذرا. " این پرسشها در نقاشی به حساسیت داشتن نسبت به شکل دقیق هر قسمت گل و الگوهای نور و سایهٔ روی آنها تبدیل میشوند. این رویکرد نسبت به یک گل رویکردی تأثیرگذار است؛ چون به شکلی غیرمستقیم، اما آشکار آن نوع توجهی را تمرین میکند که آرزو داریم در رابطه با شخصی دیگر بینمان ردوبدل شود.