مردم پشت میزهایشان تماشایش میکردند، به صدایش گوش میدادند و درباره اش اظهار نظر میکردند. -آزاد بودند که ازش خوششان بیاید یا نیاید، به وسیله ی او وسوسه بشوند یا نشوند، از هنرنمایی اش یا از پیراهنش خوششان بیاید یا نیاید. ولی او آزاد نبود. باید کارش را تمام میکرد- خودش را میجنباند و آواز میخواند. دلم میخواست بدانم برای این کار چقدر میگرفت و آیا ارزشش را داشت؟ به این نتیجه رسیدم که فقط باید آدم بی پول باشد که این کار را بکند. از آن موقع به بعد به نظرم رسید که عبارت مورد توجه بودن، یک شکل دقیق حقارت را توصیف میکند. مورد توجه بودن یعنی وضعیتی که اگر میتوانید باید از آن دوری کنید.