با گمشدن در او، بهدستش میآورم. چه مکالمهٔ خوبی است. ما ریتم خودمان را پیدا کردهایم و ادامه میدهیم. میبینم که دارم همراه آهنگ میخوانم. برای او میخوانم و او خوشحال میشود. دوباره تبدیل به کسی میشود که هیچچیز برایش مهم نیست و من تبدیل به کسی میشوم که فقط برای او اهمیت قائل است.