این تنهایی شباهتی به هیچکدام از آنها ندارد. این تنهایی، جنس متفاوتی دارد. باعث میشود بدن را خوب حس کنی؛ ولی از آن برای پرتکردن حواس و ذهنت استفاده نمیکنی. قدمبرداشتنش با هدف است؛ ولی عجلهای در کار نیست. صحبت میکنی؛ ولی نه با شخصی در کنارت، بلکه با تمام عناصر. عرق میکنی و بدنت درد میگیرد و بالا میروی و دقت میکنی که سُر نخوری و زمین نخوری و خیلی گم نشوی؛ ولی بهقدر کافی گم شوی.