در آن هنگامه سرم را بلند کردم و آسمان را دیدم. میلیون‌ها ستاره را دیدم… ناچیز بودنم را در برابر جهان حس کردم… جای خودم را در دنیا پیدا کردم، در آن لحظه فکر کردم سال‌های سال است که ستاره ندیده‌ام… سال‌های سال است که فرصت نداشته‌ام به آسمان فکر کنم… به ماه نگاه کنم… نه… آن زمان فهمیدم من نیمی از آن جهان را باخته‌ام… عمرم می‌گذرد و فرصت اندیشیدن به چیزهایی که در این جنگ و کشتار می‌گذشت را ندارم… آن شب سرم را به سنگی زدم و فریاد کشیدم. واژه "دنیا" ، کلمه‌ای پوچ و تصنعی و بی‌معناست.