من همانطور که به تقدیر پسرهای دیگری فکر کردهام همانجور هم به تقدیر او اندیشیدهام، حالا در این کشتی که میشود کشتی بودن و نبودنمان باشد. میتوانم بگویم من مدیون او هستم. او هم میتوانست پسری از پسرانم باشد... بیشتر چیزهایی که من بعدها نمیفهمم، به گونهای با زندگی و مرگ او مرتبط میشود.