خانم لوی زنی بود سرشار از علایق و آرمان ها. طی تمام این سالها خودش را بی قید و بند وقف ورق بازی،بنفشههای آفریقایی،سوزان و ساندرا،گلف،میامی،فنی هرست و همینگوی،دانشگاه مکاتبه ای،آرایشگرهای مو،خورشید،خوش خوری،انواع و اقسام رقصهای دو نفره و اخیرا خانم تریسکی کرده بود. همیشه مجبور شده بود که به خانم تریسکی از فاصله دور رضایت بدهد،محدودیتی دست و پا گیر برای گذراندن واحد عملی روان شناسی دانشگاه مکاتبه ای. واحدی که در امتحان پایانی اش مفتضحانه نمره نیاورده بود.