خانم لوی زنی بود سرشار از علایق و آرمان ها. طی تمام این سالها خودش را بی قید و بند وقف ورق بازی،بنفشههای آفریقایی،سوزان و ساندرا،گلف،میامی،فنی هرست و همینگوی،دانشگاه مکاتبه ای،آرایشگرهای مو،خورشید،خوش خوری،انواع و اقسام رقصهای دو نفره و اخیرا خانم تریسکی کرده بود. همیشه مجبور شده بود که به خانم تریسکی از فاصله دور رضایت بدهد،محدودیتی دست و پا گیر برای گذراندن واحد عملی روان شناسی دانشگاه مکاتبه ای. واحدی که در امتحان پایانی اش مفتضحانه نمره نیاورده بود. اتحادیه ابلهان جان کندی تول
جان کندی تول
در میان جمعیت دنبال نشانه هایی از بدسلیقگی در لباس پوشیدن میگشت. ایگنیشس متوجه شد که بیشتر لباسها به قدری نو و گران قیمت بودند که کاملا میشد توهینی به سلیقه و نجابت به حسابشان آورد. داشتن هر چیز نو و گران قیمت نشانه خدانشناسی و عدم درک هندسه بود،حتی ممکن بود وجود روح را زیر سوال برد. خود ایگنیشس راحت و معقول لباس پوشیده بود. کلاه شکاری نمیگذاشت سرش سرما بخورد و شلوار گل و گشاد پشمی اش هم با دوام بود و اجازه میداد آزادانه حرکت کند. جیبهای شلوار گرم بود و باعث آرامش ایگنیشس میشد. پیراهن چهارخانه ی فلانلش هم او را از پوشیدن پالتو بی نیاز کرده بود و یک شال گردن هم پوست بی حفاظ حد فاصل گوش و یقه اش را از سرما حفظ میکرد. لباسش با هر معیار غامض معنوی و هندسی مقبول بود و نشان از غنای حیات معنوی او داشت. اتحادیه ابلهان جان کندی تول
«این جا بوی گند میده»
«خب چه انتظاری داری؟ بدن آدم وقتی محبوس باشه بوهای مشخصی تولید میکنه که ظاهراً قراره در این دوران عطر و ادوکلن و بقیه انحرافات فراموش شون کنیم. ولی فضای این اتاق برای من بسیار مایه ی آسودگیه. شیلر برای نوشتن به بوی سیب گندیده احتیاج داشت. من هم نیازهای خودم رو دارم. شاید یادت باشه که مارک تواین دوست داشت موقع نوشتنِ اون متنهای کهنه و خسته کننده اش که دانشگاهیهای امروز سعی در اثباتِ معنای متعالی شون دارن، تاق باز روی تخت دراز بکشه. تکریم مارک تواین یکی از ریشههای به بن بست رسیدن روشنفکری در دوران ماست. اتحادیه ابلهان جان کندی تول
… «نکته مسخره اینه که قراره این برنامه الگوی جوانان وطن باشه. خیلی دوست داشتم نظر اجدادمون رو که مؤسس این کشور بودن موقع دیدن این بچهها که به خاطر پیشبرد مقاصد کلیرسیل این طور به هرزگی کشیده شدن میدونستم. هر چند که همیشه احتمال میدادم که دموکراسی کارش به اینجا بکشه.» … «قبل از اینکه ملت ما خودش رو نابود کنه باید یک قانون بی چون و چرا براش وضع بشه. ایالات متحده مقداری الاهیات و هندسه لازم داره، کمی سلیقه و شرم و حیا. الان داریم بر لبه مغاک تلوتلو میخوریم.» اتحادیه ابلهان جان کندی تول
کلود خنگه، قبول. خودم دارم بهت میگم. دائم منو از کمونیسا میترسونه، قبول. شاید هیچی از سیاست سرش نشه ولی سیاست اصلا برا من مهم نیست. چیزی که برا من مهمه اینه که بی آبرو نمیرم. کلود میتونه با یه آدم مهربون باشه، این چیزیه که تو با این همه سیاست سیاست گفتن و تحصیلات و هوشت بلد نیستی. تو جواب همه ی خوبیهای منو با بدی دادی. دوست دارم قبل از مرگم از یه نفر خوش رفتاری ببینم. تو همه چی یاد گرفتی ایگنیشس، همه چی جز آدم بودن. اتحادیه ابلهان جان کندی تول
- کی؟
- «سندیکا. هر کسی که هستند. به دست هام نگاه کن.» ایکنیشس پنجه هایش را جلو صورت مرد گرفت. «دستگاه عصبیام به خاطر ضربه ای که تحمل کرد در آستانه طغیانی بزرگ علیه من است. اگر غش کردم توجهی نکنید.»
- آخه چی شده؟
- یکی از اعضای گروه زیرزمینی تبهکاران نوجوان منو توی خیابان کاروندله محاصره کرد. …
- چه شکلی بود؟
- شبیه هزاران جوان دیگر. جوش، فکل، صدای دورگه، سازو برگ متداول تازه بالغها. … اتحادیه ابلهان جان کندی تول
عظمت هیبتم، پیچیدگی جهانبینیام، نجابت و سلیقهی مستتر در شکل حمل وسیله نقلیهام و همچنین وقارم در تعامل با لجنزار دنیای امروز همه دست به دست هم دادهاند تا کلاید را آشفته و سردرگم کنند. اتحادیه ابلهان جان کندی تول
- ایگنیشس فریاد زد: «من شمشیر انتقامجوی سلیقه و نجابتم.» همان طور که با سلاح شکسته پیراهن را خراش میداد خانمها به سمت خیابان رویال میگریختند. اتحادیه ابلهان جان کندی تول
فکر کنم خوابم برد،چون یادم میآید که توسط پلیسی که با نوک کفش بی ادبانه به دنده هایم سقلمه میزد بیدار شدم. فکر میکنم سیستم من نوعی مُشک ترشح میکند که برای اولیای امور دولتی بسیار خوشایند است. وگرنه چه کسی به خاطر انتظار معصومانه برای مادرش جلو یک فروشگاه دستگیر میشود؟جاسوسی چه کسی را میکنند و گزارش چه کسی را میدهند به خاطر برداشتن یک بچه گربه ولگرد بیچاره از جوی آب؟ظاهرا مثل یک زن خیابان گرد درشت اندام جماعت پلیسها و بازرسان بهداشت را به خود جلب میکنم. بالاخره روزی دنیا مرا به عذری مضحک دستگیر خواهد کرد. در انتظار روزی نشسته ام که مرا کشان کشان به سیاهچالی با تهویه مطبوع ببرند تا زیر نور لامپهای فلورسنت و سقفهای عایق صدا تاوان تمسخر تمام ارزش هایی را بدهم که سالها در قلبهای کوچک لاستیکی شان عزیز داشته اند. تمام قد از جا برخاستم-برای خودش نمایشی بود-و از بالا به دیده تحقیر پلیس بی ادب را نگاه کردم و او را با جمله ای در هم شکستم که خوشبختانه معنایش را متوجه نشد. . اتحادیه ابلهان جان کندی تول
از طرز حرف زدنش معلوم بود که سالهای زیادی را در دانشگاه گذرانده. مشکلش احتمالا همین بود. جرج این قدر عقل داشت که به موقع درس خواندن را کنار بگذارد. اتحادیه ابلهان جان کندی تول
تاک. تو به جرم گمراه کردن و به انحراف کشیدن جوانان گناهکار شناخته شدهای. حکم میدهم که آنقدر از بیضههای رشد نیافتهات آویزان بمانی تا بمیری. زورو اتحادیه ابلهان جان کندی تول
ایگنیشس: «برو تلویزیون رو روشن کن تا گرم بشه» اتحادیه ابلهان جان کندی تول
- «اداره بهداشت بهخاطر تو واسهام اخطاریه فرستاده رایلی.»
ایگنیشس با دهان پر از هات داگ در حالی که داشت چرخ دستی را تلقتلق کنان به داخل پارکینگ هل میداد به آقای کلاید گفت: «همین؟ از ظاهرتون اینجور برداشت کردم که دچار حمله صرع شدید. واقعا نمیتونم بفهمم چنین شکایتی از کجا نشات گرفته. به شما اطمینان میدم که بنده مظهر نظافت هستم. هیچ ایرادی به عادات شخصیام وارد نیست. من که هیچ بیماری واگیرداری ندارم. هرچند که اصولا ممکن نیست به مجموعه امراضی که هاتداگهای شما ناقلش هستند بیماری جدید اضافه کرد. این ناخنها را ملاحظه کنید.» اتحادیه ابلهان جان کندی تول
آقای لوی گفت: «ببین! داری عصبانیش میکنی فلورانس نایتینگا. با این چس مثقالی که از روانکاوی میدونی فقط باعث میشی اون یک ذره چیزی هم که تو کلهش مونده نابود بشه. تنها چیزی که میخواد اینه که بازنشست بشه و بخوابه.» اتحادیه ابلهان جان کندی تول
«…اون به من جزوه درخشانی را نشان داد که در آن با جزییات تشریح شده بود که چه طور پاپ میخواهد یک زاردخانه هستهای راه بیندازد…» اتحادیه ابلهان جان کندی تول
ای گلف باز میخواره عالِم نما، مگر یکی از مقربین شفاعتت کند. با این که نفسهای آخر را میکشی کسی تو را شهید نخواهد دانست. چرا که هیچ هدف مقدسی را پیش نمیبری. لقب الاغ که حقیقتا شایستهاش هستی تا ابد بر تو خواهد ماند. زورو اتحادیه ابلهان جان کندی تول
- «تو چقدر سانتا رو میکوبی ایگنیشس»
+ «این طور که از ظواهر امر پیداست ایشون قبلا زیاد کوبیده شدن. البته بیشتر به زمین تا به دیوار. در هر صورت اگر یه وقت به من نزدیک بشن این بار جهتشون مطمئنا به دیوار خواهد بود.» اتحادیه ابلهان جان کندی تول
- «ایگنیشس! اونجا فقط کورها و عقب افتادهها رو استخدام میکنند تا جارو و از این جور چیزا درست کنن.»
+ «مطمئنم که اونها همکارای خوشایندتری هستند.» اتحادیه ابلهان جان کندی تول
«اون موقع نخواستم آشفتهات کنم. ضمنا به دانشجوها گفتم که برای نجات آینده بشریت امیدوارم همتون عقیم بشین.» اتحادیه ابلهان جان کندی تول
تکریم مارک تواین یکی از ریشههای به بنبست رسیدن روشنفکری در دوران ماست. اتحادیه ابلهان جان کندی تول
- «این اشغالا چیه روی زمین ایگنیشس ؟» + «اینی که شما میبینی تمام فلسفه منه.» اتحادیه ابلهان جان کندی تول
ایگنیشس لباس خواب بر تن با گامهای بلند وارد آشپزخانه شد و گفت: «تمام بچههای اون برنامه رو باید فرستاد اتاق گاز.» بعد متوجه مهمان شد و به سردی گفت: «اوه» …
ایگنیشس که کنار اجاق ایستاده بود و ظرف شیر را میپایید تا قبل از سر رفتن به موقع برش دارد گفت: «نکته مسخره این که قراره این برنامه الگوی جوانان وطن باشه. خیلی دوست داشتم نظر اجدادمون رو که موسس این کشور بودن موقع دیدن این بچهها که به خاطر پیشبرد مقاصد کلیرسیل (نوعی کرم پوست) این طور به هرزگی کشیده شدن میدوسنتم. هرچند که احتمال میدادم همیشه که دموکراسی کارش به اینجا بکشه. » اتحادیه ابلهان جان کندی تول
«شغلی داری؟» …
ایگنیشس به پلیس گفت:
«گاهی گردگیری میکنم و بهعلاوه الان مشغول تنظیم یک کیفرخواست علیه قرن حاضر هستم. هر وقتکه سرم از مشغولیات ادبی به دَوران بیفته سس پنیر درست میکنم.» اتحادیه ابلهان جان کندی تول