آدم به انتظار رسیدن به موقعیتی محال خو می‌کند. عمق وجودش امن و آرام و منفعل است و باور نمی‌کند که آن موقعیت هرگز پیش نمی‌آید. اما درعین‌حال هیچ‌کس به کل ناامید نمی‌شود. این بی‌قراری، ما را هوشیار نگه می‌دارد و نمی‌گذارد راحت و آسوده به خواب برویم. بالأخره بعید‌ترین اتفاقات هم یک روز رخ داده‌اند و این را هر کسی می‌فهمد. حتی آنها که از تاریخ یا حوادث دنیای قبل یا حتی دنیای حال چیزی نمی‌دانند؛ دنیایی که هم‌گام با تردیدآن‌ها پیش می‌رود…