تنها درس تاریخ این است که هیچکس از تاریخ درس نمیگیرد. این جمله مال من نیست. مال هگل است. بریدههای جراید جورج برنارد شاو
جورج برنارد شاو
چندتایشان را بکشید. هم سریع است و هم انسانی. آنوقت میبینید چطور صدایشان میخوابد و تمام این دردسرها تمام میشود. بریدههای جراید جورج برنارد شاو
پایهٔ تمام متدهای نظامی این است: وقتی مردم گوش نمیدهند، به آنها تیراندازی کن. بریدههای جراید جورج برنارد شاو
چیزی بهاسم افکارِعمومی وجود ندارد. بعضی آدمها هستند که یکسِری عقایدی دارند. ما آنها را تیرباران میکنیم. وقتی به آنها شلیک کردیم، دیگر فرد زندهای نیست که آن عقیده را داشته باشد. درنتیجه چیزی از آن افکارِعمومی باقی نمیماند که شما از آن بترسی. این موضوع را درک کن، بالزکوئیت عزیز. آنوقت است که میتوانی ادارهٔ حکومت را یاد بگیری. افکارِعمومی یک فکر است. فکر از ماده جداییناپذیر است. اگر ماده را بکشی، آنوقت فکر هم از میان میرود. بریدههای جراید جورج برنارد شاو
گوسفند خصوصیات نظامی ارزشمند زیادی دارد. بریدههای جراید جورج برنارد شاو
شاید برای شما که یک غیرنظامی هستید عجیب باشد، اما اگر یک تفنگ را بهطرف یک زن نشانه بگیری و شلیک کنی، او دقیقاً همانطوری به زمین میافتد که یک مرد به زمین میافتد. بریدههای جراید جورج برنارد شاو
شما هرچه به ذهنتان میآید را به زبان میآورید. تمام برنامههایتان را اعلام میکنید این درست کاری است که یک خانم واقعی انجام نمیدهد. شما تمام کارتهایتان را روی میز میگذارید درحالیکه یک خانم واقعی کارتهایش را زیر میز قایم میکند خواستگاری به سبک روستایی (1 کمدی کوچک برای 2 صدا) نمایشنامه جورج برنارد شاو
به نظرم اگر عاشق کسی شدید نباید با او ازدواج کنید: چون بیچارهتان میکند. خواستگاری به سبک روستایی (1 کمدی کوچک برای 2 صدا) نمایشنامه جورج برنارد شاو
اگر مردم فکر میکردند که ازدواج نمیکردند. هرقدر هم که فکر کنید در آخر باید به شانستان متوسل بشوید. خواستگاری به سبک روستایی (1 کمدی کوچک برای 2 صدا) نمایشنامه جورج برنارد شاو
وقتی با زن جماعت وارد گفتگو میشوی زود توقع میکنند که باهاشان ازدواج کنی. خواستگاری به سبک روستایی (1 کمدی کوچک برای 2 صدا) نمایشنامه جورج برنارد شاو
من دور دنیا را گشتم تا حقیقت را پیدا کنم. البته جاهای زیبا زیاد دیدم؛اما گرما و پشهها و بوها! سفر باعث شد آن دنیای زیبایی که در خیالم برای خودم به تصویر کشیده بودم ویران شود. خواستگاری به سبک روستایی (1 کمدی کوچک برای 2 صدا) نمایشنامه جورج برنارد شاو
من عاشق مسافرت بودم. اما آخرش این شد که به رم و آتن سفر کردم. خب، همه چیز خوب بود اما از قسمتهای باستانی این شهرها چیزی جز خرابه باقی نمانده است و شکوه و عظمت آنها هم فرقی با چلتنهامِ خودمان ندارد. از اینکه دوباره به خانه برگشم خوشحال بودم. خواستگاری به سبک روستایی (1 کمدی کوچک برای 2 صدا) نمایشنامه جورج برنارد شاو
آدمها هرجا که باشند صبح و شب همیشه همان کارهای تکراری را انجام میدهند، نه؟ تنها راهی که این ملالت را از ذهنمان دور کنیم این است که یک جا ساکن شویم و یک شغل مشخصی را انجام دهیم. آن وقت دیگر به آن فکر نخواهیم کرد. خواستگاری به سبک روستایی (1 کمدی کوچک برای 2 صدا) نمایشنامه جورج برنارد شاو
وقتی به یک شغل تروتمیز و آبرومند عادت میکنید دیگر نمیتوانید زن یک مرد فقیر بشوید. خیلی دخترهای سرحال و شادابی را دیدهام که با ازدواج، به خرحمالهای کثیف و پیر تبدیل شدهاند. خواستگاری به سبک روستایی (1 کمدی کوچک برای 2 صدا) نمایشنامه جورج برنارد شاو
پدرم همیشه میگفت که زنها و مردها زاده شدهاند که همدیگر را به مرز جنون برسانند. خواستگاری به سبک روستایی (1 کمدی کوچک برای 2 صدا) نمایشنامه جورج برنارد شاو
مردهای بیتجربه هم فکر میکنند در وجود زنها چیز خاصی هست که مردها آن را ندارند. اینهمه ازدواج، حاصل این طرز فکر است. خواستگاری به سبک روستایی (1 کمدی کوچک برای 2 صدا) نمایشنامه جورج برنارد شاو