یک پنجره تاریک شد، یک چراغ راهنمایی از قرمز سبز شد. نور چراغهای گردان یک آمبولانس روی ساختمانها منعکس شد. و بر من مسجل شد که من پرسش نامه را به این قصد طرح نکرده بودم که زنی را بیابم که بتوانم بپذیرمش، بلکه قرار بود کسی را پیدا کنم که مرا بپذیرد. پروژه رزی گرام سیمسیون
گرام سیمسیون
امشب از تو خواستم به اینجا بیایی به خاطر این که وقتی آدم میفهمد که میخواهد باقی عمرش را در کنار کسی بگذراند، دلش میخواهد باقی عمرش هر چه سریعتر شروع شود پروژه رزی گرام سیمسیون
تحقیقات به دفعات نشان دادهاست که خطرات الکل برای سلامتی، به مزایای نوشیدنش میچربد. استدلال من این است که مزایایش در سلامتی روانم، خطرات را توجیه میکند. پروژه رزی گرام سیمسیون