چهل سالگی را که پشت سرگذاشتی هر تغییری نمادیست انزجار آمیز از گذشت عمر.
/ داستان: الف الف (مجموعه 17 داستان کوتاه) خورخه لوییس بورخس
بریدههایی از رمان الف (مجموعه 17 داستان کوتاه)
نوشته خورخه لوییس بورخس
آدمی به تدریج با تقدیرش درهم میآمیزد؛ آدمی در دراز مدت بدل به شرایط ِ تقدیرش میشود.
/ داستان: کلام خداوند الف (مجموعه 17 داستان کوتاه) خورخه لوییس بورخس
بدبیاری هیچوقت تنها نمیآید.
/ داستان: ظاهر الف (مجموعه 17 داستان کوتاه) خورخه لوییس بورخس
گفتهاند آدمیان یا ارسطویی بهدنیا نیآیند یا افلاطونی. چنین چیزی همسان است با اینکه بگوئیم هیچ بحث مجردی نیست که معادلش در جدلهای ارسطوئی یا افلاطونی نباشد.
/ داستان: مرثیهی آلمانی الف (مجموعه 17 داستان کوتاه) خورخه لوییس بورخس
در بازخوانی جلد نخست الحاقیه و تکلمه دیدم نوشته هرچیزی که برای آدمی اتفاق میفتد، از بدو تولد تا مرگش، بهدست خود او از پیش مقدر شده است. بنابراین، هر اهمالی حساب شده است، هر اتفاقی مواجهه با موعود است، هر خواری تنبیهیست، هر شکست پیروزی مرموزیست، هر مرگ انتحاری است. تسلای خاطری ماهرانهتر از این فکر نیست که خودما شوربختی خود را برگزیدهایم؛ اینچنین الاهیات انفرادی نظمی نهان را آشکار میسازد و به نحو شگفتآوری ما را با الوهیت خلط میکند.
/ داستان: مرثیهی آلمانی الف (مجموعه 17 داستان کوتاه) خورخه لوییس بورخس
ما همه سایههای یک رؤیاییم.
/ داستان: مرگ دیگر الف (مجموعه 17 داستان کوتاه) خورخه لوییس بورخس
کسانی یافت میشوند که دربهدر عشق ِ زنی را میجویند تا مگر فراموشش کنند، تا دیگر به او نپردازند.
/ داستان: حکمای الاهی الف (مجموعه 17 داستان کوتاه) خورخه لوییس بورخس
نامیرا بودن چیز پیشپا افتادهایست،؛ جز آدمی، همهی موجودات نامیرا هستند، چرا که از مرگ وقوف ندارند؛ علم به نامیرائی چیزیست الهی، خوفناک، فهمناپذیر.
/ داستان: نامیرا الف (مجموعه 17 داستان کوتاه) خورخه لوییس بورخس
واقعیت را به سادگی میپذیریم، شاید برای اینکه به فراست در یافتهایم هیچچیز واقعی نیست.
/ داستان: نامیرا الف (مجموعه 17 داستان کوتاه) خورخه لوییس بورخس
بین حبشیها شهره است که میمونها به عمد سخن نمیگویند تا مجبور به کار کردن نباشند.
/ داستان: نامیرا الف (مجموعه 17 داستان کوتاه) خورخه لوییس بورخس
طولانی کردن زندگی آدمیان همانا طولانی کردن دوره احتضارشان بود و به تعدد درآوردن مرگشان.
/ داستان: نامیرا الف (مجموعه 17 داستان کوتاه) خورخه لوییس بورخس