اصلا من میگویم موی معشوق اهمیت چندانی ندارد. موی معشوق فقط دلالت بر وجود دارد و دیگر هیچ؛ اما باید آن پیچش را دید.
آن پیچش است که عاشق را غرقه میکند و میشود با آن خیال بازی کرد و الا مو همیشه همان موست! نسوج نیمه مرده ای ساخته شده از توده ای سلول و ریشه و ساقه هایی لخت، فر یا آمیخته با رتگ و مش و چه و چه…
با این حال ما ایرانیها خوب بلدیم چطور قصه و شعر و معنا پدید بیاوریم از همین مو!