نتوانستم از چهره ی استیره رش شادمانی را بخوانم. آن سوختن، خوشی و خنده اش را سوزانده بود. اما توی صدایش خوشحالی موج میخورد. آتش به صدایش نرسیده بود.
نتوانستم از چهره ی استیره رش شادمانی را بخوانم. آن سوختن، خوشی و خنده اش را سوزانده بود. اما توی صدایش خوشحالی موج میخورد. آتش به صدایش نرسیده بود.