همیشه درگاهی درخشان جلوتر است؛ و بعد، وقتی نزدیکش می‌شوی، همیشه این آستانهٔ درخشان به حیاطی زشت، کثیف و شلوغ و مرده ختم می‌شود. همیشه سینهٔ تپه، جلوی روی آدم برق می‌زند و بعد: از نوک تپه فقط درهٔ زشت دیگری که پر از همهمهٔ بی‌ریخت و به‌هم ریخته است.