چشم‌هایت را باز کن و ببین! تا کی می‌گویی "این را نمی‌دانم، آن را نمی‌دانم؟" خود را از بیماری تزویر و حرمان نجات بده و پا به جهان زنده و ابدی بگذار تا "نمی‌بینم" هایت "می‌بینم" شود و "نمی‌دانم" هایت "می‌دانم" از مستی بگذر و مستی بخش باش. از بی‌ثباتی بگذر و پایدار باش. تا چند به مستی این جهان می‌نازی؟ دیگر بس است. بر سر هر کویی که بگذری، چندین و چند مست می‌بینی. تو بالا برو، با لطف حق همراه شو و بالا برو، بالاتر و بالاتر. بالا برو تا اسرافیل شوی؛ تا نفخه‌ی روح شوی، مست شوی و دیگران را مست کنی؛ نفی را کنار بگذار و سخنت را با اثبات آغاز کن. "این نیست" و "آن نیست" را رها کن و "هست" را پیش بیاور. نفی را کنار بگذار و این "هست" را بپرست، هستی که در کوی بی‌خوابان می‌یابی‌اش.
۱ نفر این نقل‌قول را دوست داشت
Ali
‫۷ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۰۴