تلفن زنگ زد. برش داشتم.
"بله؟"
"آقای بلان شما یکی از برندگان قرعه کشی جوایز ما هستید. جایزه ی شما میتونه یک دستگاه تلویزیون ،یک سفر به سومالی ،پنج هزار دلار یا یک عدد چتر تاشو باشه. ما یه اتاق به همراه صبحانه ی مجانی هم براتون در نظر گرفته یم. کاری که باید بکنید اینه که در یکی از سمینارهای ما شرکت کنید. ما در این سمینار به شما تعداد بی شماری املاک ارزشمند پیشنهاد میدیم…"
گفتم "هی آقا."
"بله آقا."
"خر خودتی!"
گوشی را گذاشتم. به تلفن خیره شدم. وسیله ی لعنتی. ولی برای تلفن کردن به پلیس لازم بود. از کجا معلوم.