این را به یقین میتوان گفت که زن و زن یکدیگر را از درون پس میزنند، گرچه در برونه خواهرگفتهٔ هم باشند. چیزی در ایشان هست که ترسو و حسود است. دست و دلبازترینشان هم از این نقص برکنار نیست. حسد به برازندهتر از خود. ترس از همو. خطر اینکه پسندیدهتر افتد. بیم واپسماندن. این نه تنها در چند و چون برازندگی، قلب زن را میخلد، که در کار و در رفتار نیز چنین است. دیگری اگر در کار چربدستتر است، مایهٔ آزار زن است. سرکوفتگی میآورد. اگر آزادهخوی است، مایهٔ خردی اوست. اگر گشادهروی است، دل او را میآزارد. جبین درهم کشیده اگر باشد، خشمانگیز است. و همهٔ اینها - دلآزردگی، خردینگی، سرکوفتگی - راه به کینه میبرند. کینه اولین منزلگاهیست که زن در درون خود به آن میرسد.