برکنده شده از کوه و دشت، در کنارهٔ کویر گیر افتاده بود. زمین چون چشم یتیمی حسرتزده بود. پهن، بیپایان و بیگناه. پاسخ هر نیاز یادی بود که سینه به سینهٔ بیابان را میمالاند، خار و خسش را میروفت و به همراه تا هر سوی میبرد.
برکنده شده از کوه و دشت، در کنارهٔ کویر گیر افتاده بود. زمین چون چشم یتیمی حسرتزده بود. پهن، بیپایان و بیگناه. پاسخ هر نیاز یادی بود که سینه به سینهٔ بیابان را میمالاند، خار و خسش را میروفت و به همراه تا هر سوی میبرد.